به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق ... چون تشنه عشق روزی سیراب می شود.ویکتور هوگو
مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد ،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد.ویکتور هوگو
بیش از آنکه خزان از راه برسد ، از هر بهار بهره مند شو .ویکتور هوگو
زندگی شما از زمانی آغاز میشود که افسار سرنوشت خویش را در دست گیرید.ویکتور هوگو
چقدر باشکوه است که دوستت بدارند و به مراتب باشکوه تر است که دوست بداری!ویکتور هوگو
بدون دادگری هیچگونه پیش داوری درست نیست.ویکتور هوگو
در نوشتن از آنچه دیگران نوشته اند ، نباید یاری خواست ،بلکه از جان و دل خویشتن است که باید یاری جست.ویکتور هوگو
اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد.ویکتور هوگو
ازدواج چیز شگفت آوری است،گاه شیران را روباه و گاه روبهان را شیر میکند.ویکتور هوگو
جان آدمی چه اندوهگین است ،هنگامی که اندوهش از عشق است.ویکتور هوگو
عشق ، زیبا و زشت نمیشناسد.ویکتور هوگو
هر زن پاکدامنی ،زیبا و دلپسند است. ویکتور هوگو
زندگانی گل است و عشق ، عسل آن. ویکتور هوگو
هر کس ارزش خود را خود تعیین میکند. ویکتور هوگو
اگر چشم و هم چشمی در زندگی بشر نبود ،نه نوآوری میشد نه کشفی.ویکتور هوگو
از لابه لای شدیدترین تاریکی ها ، نور راستی برافروخته می شود.ویکتور هوگو
آنچه میگویی بکن و آنچه میکنی بگو! ویکتور هوگو
لغزش انسان تدریجی است . بدیها در وجود ما ،پای حاضر و آماده و نامرئی دارند .حتی کسانی که از ما با ظاهر پاک و آراسته ، چنین ویژگیهایی دارند. ویکتور هوگو
اگر نمیخواهی تو را بیازمایند ، کار خود را درست انجام بده . ویکتور هوگو
بزرگترین آزمون گیرنده ، خداست و کوچکترین آزمون دهنده ، بنده ی خدا.ویکتور هوگو
روزی جهانیان ،همه دست برادری به یکدیگر خواهند داد و آن روزی است که بدبختی و تیره روزی در گستره جهان یافت نخواهد شد.ویکتور هوگو
هرچه خدایی نیست ، فرو ریختنی است.ویکتور هوگو
یک پرنده کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است.ویکتور هوگو
عذاب وجدان ، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است.ویکتور هوگو
هر چه از کوه بالاتر می رویم ، چشم انداز گسترده تری می بینیم.ویکتور هوگو
لطف زن مانند ماسه خطرناک است.ویکتور هوگو
چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.ویکتور هوگو
برایت آرزو مىکنم که عاشق شوى،
و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد،
و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى،
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ...... ويکتور هوگو
من نمیگویم هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم باید بار دوم هم نگاه کرد. ويکتور هوگو
در زندگی یک مرد ۲ روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد. ويکتور هوگو
خوشبخت كسي است كه به يكي از دو چيز دسترسي دارد : يا كتابهاي خوب يا دوستاني كه اهل كتاب باشند. ويکتور هوگو
هرگز در میان موجودات مخلوقی كه برای كبوتر شدن آفریده شده كركس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یك از مخلوقات نیست جز آدمیان. ويکتور هوگو
تمام جهنم در يک کلمه وجود دارد:تنهايي. ويکتور هوگو
خداوندا! اگر بخواهم آنچه در ذهن دارم با تو بگويم، هزاران جلد کتاب مي شود ولي آنچه در دل دارم يک جمله بيش نيست. ويکتور هوگو
کینه و تنفر را به کسانی واگذار کنید که نمی توانند دوست بدارند. ويکتور هوگو
انسان، انسان است چون که می گرید، ولی به حال کسی که هرگز نمی گرید باید گریست. ويکتور هوگو
هستی جز احساس پایان قریب الوقوع، و هم گاهی کیفیت بودن با نبودن، رفتن در بوته آزمایش، و خطر دائمی لغزش احتمالی چیزی نیست . ويکتور هوگو
ببديهاي اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جاي ناله جاي آن دارد که درصدد رفع آن برآئيم . ويکتور هوگو
عشق عبارت است از وجود يک روح در دو کالبد. عامليست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند. ويکتور هوگو
آزادی ما از نقطهای شروع می شود که آزادی دیگران پایان مییابد. ويکتور هوگو
بدبختی، مربی استعداد است. ويکتور هوگو
بهمرگ راضی شدن، بهفتح نائل شدن است. ويکتور هوگو
تعارف و خوش آمدگوئی، چیزی مانند بوسیدن از روی چادر است. ويکتور هوگو
جسد دشمنی را که تشییع میکنی سنگین نیست. ويکتور هوگو
خدا فقط آب را آفرید، انسان شراب را. ويکتور هوگو
در بینوائی همچنان که در سرما نیز دیده میشود، آحاد به یکدیگر فشرده میگردند. ویکتور هوگو
شاید بتوان از هجوم سیلآسای یک ارتش ممانعت کرد، اما از هجوم افکار و عقاید نمیتوان جلوگیری نمود. ويکتور هوگو
فقر و مسکنت ، مردان را بهجنایت و زنان را بهفحشاء سوق میدهد. ويکتور هوگو
فکر کردن، شغل ذهن است، خواب دیدن، تفریح آن. ويکتور هوگو
فلسفه، میکروسکوپ افکار است. ويکتور هوگو
گاهی کار فقر و بیچارگی به جائی میرسد که رشتهها و پیوندها را میگسلد، این مرحلهای است که تیرهبختان و سیاهکاران چون بدانجا رسند درهم آمیخته و در یک کلمه که "شومی" است شریک میشوند، این کلمه بینوایان است. ويکتور هوگو
وقتی نتیجه انتخابات اعلام شد، یعنی رأی بالاترین مرجع اعلام شده است. ويکتور هوگو
همهجا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیدهاند. ويکتور هوگو
هیچ چیز مثل بدبختی کودکان را ساکت نمیکند.ويکتور هوگو
آنانکه نمیتوانند خود را اداره کنند، ناچار از اطاعت دیگرانند. ويکتور هوگو
آینده کودکان بسته بهتربیت پدر و مادر است. ويکتور هوگو
ادبیات، راز پنهانی تمدن است، شعر، سرّ مکتوم آمال است.ويکتور هوگو
از آن در شگفتم که در سینه دلی دارند و میپندارند که آسایش و سعادت بشر جز مهر و صفا راه دیگری دارد. ويکتور هوگو
از کوچکی میل داشتم بزرگ باشم. ويکتور هوگو
امید در زندگانی بشر آنقدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان. ويکتور هوگو
انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه، حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد. ويکتور هوگو
باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا کتاب هم باید باشد. ويکتور هوگو
بدتر از مرگ چیست؟ آنچه بعد از آمدنش مرگ را میطلبی. ويکتور هوگو
بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای آنها باز است. ویکتور هوگو
خدمت بهوطن نیمی از وظیفه است و خدمت بهانسانیت، نیم دیگر آن. ويکتور هوگو